در بسیاری از آیات قرآن نیز به رجعت، اشاره شده است برای مثال می توان به قومی اشاره کرد که همگی به فرمان خداوند مردند و دوباره زنده شدند. خداوند این واقعه را در قرآن چنین نقل می کند: «ألَمْ تَرَ إِلَى الَّذِينَ خَرَجُوا مِنْ دِيارِهِمْ وَ هُمْ أُلُوفٌ حَذَرَ الْمَوْتِ فَقالَ لَهُمُ اللَّهُ مُوتُوا ثُمَّ أَحْياهُمْ» (1) (مگر داستان آنان كه هزاران نفر بودند و از بيم مرگ، از ديار خويش بيرون شدند، نشنيدى كه خدا به ايشان گفت بميريد، آن گاه زندهشان كرد كه خدا بر مردم كريم است ولى بيشتر مردم سپاسگزارى نمى كنند.)
در احایث شیعیان، درباره ی رجعت ائمه (علیهم السلام) در دوران ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه) آنقدر حدیث نقل شده است که به حد تواتر رسیده است. (2) وقتی حدیثی به تواتر برسد، یعنی در اتفاق افتادن آن، هیچ شکی بین علما نیست. امام صادق (علیه السلام) فرمودند: «شیعه نیست کسی که ایمان به رجعت نداشته باشد...» (3)
قبلاً نیز در مطلب چهره ها: سید الشهداء به بازگشت امام حسین (ع) اشاره کردیم. در این مطلب، به نکته ای عجیب درباره ی رجعت امام حسین (ع) می پردازیم.
عجیبتر از مرگ 309ساله
پس از شهادت امام حسین (ع) و ورود اسرا به کوفه، ابن زياد (علیه اللعنه) فرمان داد سر مقدس امام(ع) را در كوچه هاى كوفه بگردانند. زيد بن ارقم (یکی از یاران ائمه (ع)) می گويد: «من در غرفه اى بودم، ديدم سر، بالاى نيزه است و وارد شد. هنگامى كه برابر من رسيد اين آيه خواند: «مگر پنداشته اى كه اصحاب كهف و رقيم از آيات ما عجيب بودهاند؟!» (4) من صدا زدم: «پسر پيغمبر! به خدا قصه تو بسيار عجيب تر است.» (5)
امّا براستی چه چیزی در ماجرای گرداندن سر امام حسین (ع) در کوفه عجیبتر از ماجرای اصحاب کهف بود؟
شخصی به امام صادق (ع) گفت: «خوب بود، خدا هر صد سال بعضى از مردگان را زنده كند تا شرح حال مردگان مان را از آنها بپرسيم»، حضرت فرمودند: «اين گفتار اشخاصى است كه پيمبران را انكار و تكذيب كردند، زيرا خداوند در كتابهاى آسمانى به زبان انبياء حال مردگان را بيان كرده، از خدا و پيغمبر راستگوتر هم هست؟
علاوه بر این عده زيادى هم بدنيا برگشتند، از جمله اصحاب كهف كه سيصد و نه سال مرده بودند و در زمان مردمى كه منكر قيامت بودند خدا زنده شان كرد؛ تا حجت بر آنان تمام شود...» (6)
شیخ حر عاملی، مفسر و محدث بزرگ شیعیان که کتابی راجع به رجعت نوشته است، در ادامه ی این سخن امام صادق (ع)، بیان می کند که در اقوام گذشته، بسیاری از پیامبران و مردم عادی، رجعت کرده اند امّا آنچه درباره ی سر امام حسین (ع)، عجیب تر از داستان کهف است، این است که هرگز اتفاق نیفتاد که سر یک انسان رجعت کند؛ امّا درباره ی امام حسین (ع) این اتفاق افتاد. یعنی زمانی که سر ایشان بر بلندای نیزه، قرآن می خواند، مصداقی از رجعت است که سابقه ای جز در واقعه ی عاشورا، نداشته و ندارد. (7)
أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا...
مگر پنداشته اى كه اصحاب كهف و رقيم از آيات ما عجيب بوده اند؟!
پی نوشت:
1. بقره: 243
2. فرحة الغري / ترجمه علامه مجلسى ؛ ص101؛ با استفاده از نرم افزار جامع الاحادیث نور 3/5
3. مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار، ج 53، صص 92 و 121
4. کهف: 9
5. شیخ حر عاملی، الإيقاظ من الهجعة بالبرهان على الرجعة ؛ النص ؛ ص214؛ با استفاده از همان نرم افزار.
6. همان، ص 146؛ با استفاده از همان.
7. همان، ص214؛ با استفاده از همان.
منبع: مستور